سفارش تبلیغ
صبا ویژن
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
موضوعات
صفحات وبلاگ
RSS Feed
بازدید امروز: 3
بازدید دیروز: 102
کل بازدیدها: 763755

دوراهک اینجاست!




darvishia
سه شنبه شُنبه شد آوار انــــدوه 
در آن غوغا شکسته شانه ی کوه 
به هر ویرانه ای کو کو سرش زیــر 
شنید آیــا کسی ایـــن آه انبـوه ؟ 

" قاسم درویشی " 
*******************************************
نخل های شروه خوان بخوانید بر مزار فایز ها. بخوانید بر ویرانه هایی که امشب ستاره است سقفشان.بخوانید با شور دگر بار. بخوانید که امشب جای خواندن شعر فایز است...
آثار زمین لرزه در شهر شنبه در استان بوشهر
 جزیره ؛ نخل های شروه خوان بخوانید بر مزار فایز ها. بخوانید بر ویرانه هایی که امشب ستاره است سقفشان.بخوانید با شور دگر بار. بخوانید که امشب جای خواندن شعر فایز است...

تصور نمی کنم امشب خواب داشته باشم. خواب داشته باشم و در خواب نبینم پینه های دستان کهنه مردی که زیر خروارها دفن شده است. بخوابم و نشنوم صدای دختر بچه هایی که زجه می زنند. بخوابم و دردنکشم از شنیدن ناله های وا مادرا...

دیار فایز امشب آرامش عجیبی دارد و مردمانش بدون داشتن دیوان یارشان از بهر می خوانند دوبیتی، زیر سقف خدا. یقین می کنم کوه هم نتوانست زیر بار این مصیبت قد خم نکند و خیره شدن به چشمان خیلی ها برایش سخت بود که آرام فرو ریخت و دم بر نیاورد.

زلزله ... زل زد به چشمان مردمی که زل زده به چشمان خدا بودند و داستان، داستان هیچ پیراهن و هیچ بویی نبود و تنها چند قدمی خدا بود که زمین بی هویت شد.

آنجا حالا مردمی دارد که مصیبت دیده اند. داغ دیده اند و داستانشان، داستان هیچ یعقوب و ذلیخایی نیست که روایتش بی پروا باشد.

داد باید بزنم که پیراهن عزایم را آماده کنند تا داستان نویس شوم و روایت کنم داستانی که آغازش بی نهایت بی مقدمه است. راوی خوبی اگر نبودم خرده نگیرید، چرا که امشب سوز بی امانم کرده است و اشک اگر نبود سوز دلم خاموشی نداشت.

خیال کشتن من داشت جانان

کدامین سنگدل کردش پشیمان

ندانست عید فایز آن زمانست

که گردد در منای دوست قربان

 




موضوع مطلب :
چهارشنبه 92/1/21 :: 7:40 صبح :: نویسنده : حسین محمدی

قالب بلاگفا

قالب وبلاگ

purchase vpn

بازی اندروید